روزی که عاشقت شدم ،نـــــه چتر داشتی ! نـــــه چمدون ! از کجا باید میفهمیدم که مســـــافری !؟
|
بعضی ها دستشان «رو» میشود امـــــا رویشان کم نمی شود!
چقدم زیاد هستن این بعضی ها . . .
اومدم بنویسم خیلی شبیه حیوونها هستی اما …
وقتی یاد نجابت اسب افتادم...
وقتی یاد وفاداری سگ و اون نگاه مهربونش افتادم...
وقتی یاد نهنگ افتادم که به جفتش تا آخر عمرش وفادار می مونه...
وقتی یاد شیر افتادم که اگر گرسنه نباشه ، شکار نمی کنه...
وقتی یاد قو افتادم که غرورش رو خیلی دوست داره...
وقتی یاد مرغ عشق افتادم که بدون جفتش میمیره...
به خودم گفتم خیلی نامردیه تو رو به حیوون تشبیه کنم...
مثل اینکه براش خیلی مهم بودم!!!!!
چون برای همیشه دورمو خط ____________کشید....
این بار تو بگو که "دوستت دارم"
نترس..........
من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید!!!!
نیازی به انتقام نیست.....
فقط منتظر بمان........
انها که ازارت میدهند سرانجام به خود اسیب میزنند........
واگر وقت مدد کند...خداوند اجازه میدهد....
تماشاگرشان باشی.....
تا حالا بیشترین دروغی که تو عمرم گفتم این کلمست
........................ خوبم .........................
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد ؛ ...خبرم کن ...
بهت قول نمیدم که میخندونمت .ولی می تونم باهات گریه کنم ...
اگه یه روز خواستی در بری ...
حتماً خبرم کن ،قول نمیدم که ازت بخوام وایسی .اما می تونم باهات بیام ...
اما اگه یه روز سراغم رو گرفتی ...و خبری نشد ...
سریع به دیدنم بیا ...احتمالاً بهت احتیاج دارم
به سلامتیه خودمـــــــــــــــــــــــون ؛ که همیشه اونی شدیم که بقیه میخوان ولی.....
هیچکـــــــــــــــــــس اونی نشد که مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــا میخوایم...
دیشب خدا اروم صدام کردو گفت خوابی ؟؟
عشقت داره قربون یکی دیگه میره و تو خوابی؟؟
لبخند زدم وگفتم: خدا جونم این همون مخلوقیه که موقع افریدنش به
خودت افرین گفتی!!!!!
اسم هردویمان را در گینس ثبت میکنند
تو در دروغ گفتن رکورد زدی...
من در باور کردن.....!!
دوباره سیب بچین حوا... من خسته ام بگذار... بگذار از این جا هم بیرونمان کنند...
دنبال کسی نیستم که وقتی میرم بگه : نرو
کسی رو میخوام که وقتی گفتم میرم بگه: صبر کن منم میام
باهات .... تنها نرو .....
چه تفاوت عمیقی ست......
بین تنهایی قبل از نبودنت!!!!
و تنهایی بعد از نبودنت!!!!!!
ز عشق های امروزی داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمیتون نوشت!!!!
چه برسد به شیرین و فرهاد!!!!!!!
امروز به آنهایی می اندیشم که روی شانه هایم گریه کردند...
و نوبت من که شد... شانه خالی کردند...