روزی که عاشقت شدم ،نـــــه چتر داشتی ! نـــــه چمدون ! از کجا باید میفهمیدم که مســـــافری !؟
|
کارگر خسته اى، سکه اى از جلیقه کهنه اش درآورد تا صدقه دهد” ناگهان جمله اى روى صندوق دید و منصرف شد… “صدقه، عمر را زیاد میکند!!!
بزرگ شدن ارزوی کودکانه ای بود که به پشیمانی اش نمی ارزید ....!
می دانی تنهایی یعنی چه !؟
تنهایی یعنی ؛
ذهنم پر از تو است و خالی از دیگران،
اما کنارم...
خالی از تو است و پر از دیگران !!
چرا بغل کردن حس خوبی به آدم میده...؟
چون سمت راست بدن قلب وجود نداره و اونجا خالیه...
ولی وقتی که یکی رو که دوسش داری بغلش میکنی، قلبش اون جای خالی رو پر میکنه
و انگار تو صاحب دوتا قلب شدی...!
به کلاغــــها بگویید:
قصه ی من اینجا تمام شد، …
یکی . . .
بود و نبود مرا
با خود برد . . .
بزرگترین اشتباهم این بود
که التماس کردم بمانی ...
نمی ارزیدی دیر فهمیدم ...!!!
شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند
تقصیر خودمونه بعضی ها عددی نبودند
خودمون به توان رسوندیمشون ...
وقتی رسیدی که شکسته بودم ........از همه ی ادما خسته بودم...
وقتی رسیدی که نبود و میدید.........اما تو مثل معجزه رسیدی...
بعد یه عالم عشق و بغض و فریاد خدا تو رو برای من فرستاد...
خوب میدونم جای تو رو زمین نیست...خیلیه فرق تو فقط همین نیست...
ادمای قصه های گذشته به کسی مثل تو میگن فرشته...
فرشته ی نجات فرشته ی نجات تو جون ازم بخواه اونم کمه برات...
فرشته ی نجات فرشته ی نجات تو جون ازم بخواه اونم کمه برات...
رسیدی از یه جا که اشنا بود... شبیه تو فقط تو قصه هابود...
تو از یه جای خیلی دور اومدی قفلو شکستی مثه نور اومدی...
تو همونی که ارزوی من بود...همیشه هر جا روبه روی من بود...
شبا تو خوابم تو رو دیده بودم...خیلی شبا بهت رسیده بودم...
خوب میدونم جای تو رو زمین نیست...خیلیه فرق تو فقط همین نیست
روز مـــرگـــم در آخــریـن نـفـسم ...
فـــقط یــک چــیـز بــه او خــواهــم گــفـت :
اونـــــــطوری نـــه ! اینـــطوری میـــرَن !!
وقتي شيرها پاكتي اند...
وقتي پلنگها صورتي اند...
ايراد نگير..
عشق ها هم ساعتي اند
خــوش بــه حالـت آدم .. خــودت بــودي و حوايــت .. و گــرنه حــواي تــو هــم هــوايـي مـيشد ..........!
دنیا با ما خوب تا نکرد ..................................................... اما.......................................................................... مارو خوب تا کرد
کاش بدونی جهانم بی تو الف نداره
هـــــــیس به ســــایه ات بـــــــــــگو
آهــــــــسته رد شــــــــود
دلـــــــــــــــم تـــــازه آرام گــــــــــــــرفته...
چه حرف بي ربطيست که مرد گريه نمي کند... گاهي آنقدر بغض داري که فقط بايد مرد باشي تا بتواني گريه کني !!
جـدایــــــــی " آنـــــــقدر هــــــا هــــــم کـــــه فکـــــر می کنــــــی
تلـــــــخ نیستـــــــــ !
اگــــر هنــــــوز حـــــــرف هــــــای مــن را بـــــاور نـــــــداری،
...
از " نـــــادر و ســــیمین " بپـــــــرس
کـــــه از تـــــــمام دنیـــــــــا جایـــــــــزه گرفته انــــــــد !!!
الو سلام منزل خداست؟ اين منم مزاحمي که آشناست هزار دفعه اين شماره را دلم گرفته است ولي هنوز پشت خط در انتظار يک صداست شما که گفته ايد پاسخ سلام واجب است به ما که مي رسد ، حساب بنده هايتان جداست؟ الو .... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد خرابي از دل من است يا که عيب سيم هاست؟ چرا صدايتان نمي رسد کمي بلند تر صداي من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟ اگر اجازه مي دهي برايت درد دل کنم شنيده ام که گريه بر تمام دردها شفاست دل مرا بخوان به سوي خود تا که سبک شوم پناهگاه اين دل شکسته خانه ي شماست الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم دوباره زنگ مي زنم ، دوباره ، تا خدا خداست ...
ازم پرسيد: دوستم داري؟ گفتم آره.. گفت چقدر؟ گفتم از اينجا تا خدا.. اشك تو چشاش جمع شد و گفت: مگه الان نگفتي كه خدا از همه چيز به ما نزديك تره ?!!!
خدایا ! جای سوره ای به نام "عشق" در قرآنت خالیست ! که اینگونه آغاز میگردد : و قسم به روزی که قلبت را می شکنند و جز خدا مرهمی نخواهی یافت !
۰۰يک نفر امد قرارم را گرفت۰۰ برگ و بار و شاخسارم را گرفت ۰۰۰باد پائيزي بهارم را گرفت۰۰ ۰۰با نگاهي ، اعتبارم را گرفت۰ آمد و دار و ندارم را گرفت . . .
چهار فصل من بهار بود ، حيف ۰
۰۰اعتباري داشتم در پيش عشق۰
عشق يا چيزي شبيه عشق بود۰۰
اگر یک روز حس کردی
در یک زمان عاشق دو نفر هستی،
دومی را انتخاب کن!
چون اگر واقعا عاشق اولی بودی،
به دومی فکر نمی کردی!!
عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک عشق ليلي و قمار من مجنون در عشق يعني ... شدن ساختن عشق دل يعني كلبه وامق و يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار عشق من يعني الاسرار كلبه مخزن اسرار يعني
یکی میگفت:
هر وقت دیدی خاطراتت به آرزوهات غلبه کرد بدون
آهنگ زنگ من روی موبایلت با بقیه فرق داشت،
ولی آهنگ زنگت رو موبایلم مثل بقیه بود !!
....
تو به خاطر اینكه بفهمی منم و من به خاطر اینكه فكر
بازی روزگار را نمی فهمم
من تو را دوست دارم
تو دیگری را
دیگری مرا
و همه ما تنهاییم
دستت که بلرزد اشتباه مینویسی
پایت که بلرزد اشتباه میروی
دلت که بلرزد ...
...وامصیبتا...
وقتی که نیستی دلم ! نفسم،
همه چیز تنگ می شود
دنیایم...
نه به ديروزهايي که بودي فکر مي کنم
و نه به فرداهايي که "شايد" بيايي ...
مي خواهم امروز را زندگي کنم ...
خواستي باش ... نخواستي نباش...
هيسسسسسسسسسسسس
چيزي نگو
صداي نفسهايت را بيشتر از دروغ هايت دوست دارم!!!
حرف هایی هستند از جنس شیشه زود می شکنند...اما ناجور می برند...
آدم ها تنها که نباشند ، می روند …
تنها که می شوند ، برمی گردند …
وقتی که برگشتند تنها لایق یک جمله اند : “هِررررری”
وقــتـي ازم مــي پـرسي که خوبـي و من
ميگم: اي بد نيستم..
يعني بدم !
خيلي هم بدم !!
پس نگو خدا رو شکر
ـ "آقای جمعه های بارانی"!
ندبه در ندبه
باران در باران
انتظار می کشیم
طلوع واره آفتابت را...
ما
همچنان
چشم به راهیم
ـ" ای تنهاترین سردار عشق" ...
تازه می فهمم بازی های کودکی حکمت داشت! زووو... تمرین روزهای نفسگیر زندگی بود......
هی غریبه! روی کسی دست گذاشتی که همه دنیامه بی وجدان اینقدر راحت به اون نگو عــــزیــــزم...!!!
برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …»
برای دلم، گاهی پدر میشوم
خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….»
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا …
دلم ، از دست من خسته استــ.....