روزی که عاشقت شدم ،نـــــه چتر داشتی ! نـــــه چمدون ! از کجا باید میفهمیدم که مســـــافری !؟

                                                          به آسبادچت خوش اومدید

ارزانتر از آنچه که فکرش را بکند بود اما برای من گران تمام شد ...

 

+ تاریـــــــخ جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ساعــــت 1:59نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

اگه خاطرخواه زیاد داری معنیش این نیست که فوق العاده
بی نقصی شاید خیلی ارزون قیمتی !

 

+ تاریـــــــخ جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ساعــــت 1:51نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

تیغ روزگار شاهرگ ” کلامم ” را چنان بریده ، که سکوتم ” بند ” نمی آید !

+ تاریـــــــخ جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ساعــــت 1:49نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

اگه دونفر لب پرتگاه بودن یکی کسی بود که خیلی دوستش داری ولی اون تورو دوست نداره و اون یکی کسی بود که خیلی دوستت داره  ولی تو دوستش نداری کدوماشونو نجات میدادی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

لطفا تو بخش نظرات همین پست برام بنویسید

+ تاریـــــــخ پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, ساعــــت 15:32نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

 

می دونی چیه !!

با همه نمیشه درست حرف زد . سو تفاهم میشه ، فکر می کنن آدمن... .

+ تاریـــــــخ چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:, ساعــــت 23:37نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

روزگاری ست شیطان فریاد می زند  آدم پیداکنید ،سجده خواهم کرد....!

 

+ تاریـــــــخ سه شنبه 3 مرداد 1391برچسب:, ساعــــت 1:50نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

کارگر خسته اى، سکه اى از جلیقه کهنه اش درآورد تا صدقه دهد”

ناگهان جمله اى روى صندوق دید و منصرف شد…

“صدقه، عمر را زیاد میکند!!!

+ تاریـــــــخ جمعه 30 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:42نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

بزرگ شدن ارزوی کودکانه ای بود

که به پشیمانی اش نمی ارزید ....!

http://asheganeh.ir/

+ تاریـــــــخ جمعه 30 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:38نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |
منتظر خداحافظى من نباش

من هرکه را به خدا سپردم

دیگر پس نیاورد…!

+ تاریـــــــخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:27نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |
دیشب گرسنه بود ، دختری که مُرد

چه آسان به خاک پس دادیمش

و همسایه اش ،،، زیارتش قبول....

دیشب از سفر رسید ،

مکه رفته بود!
 
+ تاریـــــــخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:26نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

 

می دانی تنهایی یعنی چه !؟

تنهایی یعنی ؛
ذهنم پر از تو است و خالی از دیگران،
اما کنارم...
خالی از تو است و پر از دیگران !!

 

  

+ تاریـــــــخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:18نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

 

چرا بغل کردن حس خوبی به آدم میده...؟

 

چون سمت راست بدن قلب وجود نداره و اونجا خالیه...

 

ولی وقتی که یکی رو که دوسش داری بغلش میکنی، قلبش اون جای خالی رو پر میکنه

 

و انگار تو صاحب دوتا قلب شدی...!

+ تاریـــــــخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:16نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

به کلاغــــها بگویید:

قصه ی من اینجا تمام شد، …

یکی . . .

بود و نبود مرا

با خود برد . . .

+ تاریـــــــخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:12نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

بزرگترین اشتباهم این بود

که التماس کردم بمانی ...

 نمی ارزیدی دیر فهمیدم ...!!!

+ تاریـــــــخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, ساعــــت 23:9نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |

شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند

 



ادامه مطلب
+ تاریـــــــخ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, ساعــــت 1:17نویــــسنده ℳ Ơ ℌ Ⱥ Ԃ 乇 S 乇 ℍ |
صفحه قبل 1 ... 30 31 32 33 34 ... 40 صفحه بعد